Quran with Farsi translation - Surah Al-Kahf ayat 77 - الكَهف - Page - Juz 16
﴿فَٱنطَلَقَا حَتَّىٰٓ إِذَآ أَتَيَآ أَهۡلَ قَرۡيَةٍ ٱسۡتَطۡعَمَآ أَهۡلَهَا فَأَبَوۡاْ أَن يُضَيِّفُوهُمَا فَوَجَدَا فِيهَا جِدَارٗا يُرِيدُ أَن يَنقَضَّ فَأَقَامَهُۥۖ قَالَ لَوۡ شِئۡتَ لَتَّخَذۡتَ عَلَيۡهِ أَجۡرٗا ﴾
[الكَهف: 77]
﴿فانطلقا حتى إذا أتيا أهل قرية استطعما أهلها فأبوا أن يضيفوهما فوجدا﴾ [الكَهف: 77]
Mahdi Elahi Ghomshei باز با هم روان شدند تا وارد بر شهری شدند و از اهل آن شهر طعام خواستند، مردم از طعام دادن و مهمانی آنها ابا کردند (آنها هم از آن شهر به عزم خروج رفتند تا) در (نزدیکی دروازه آن) شهر به دیواری که نزدیک به انهدام بود رسیدند و آن عالم به استحکام و تعمیر آن پرداخت. باز موسی گفت: روا بود که بر این کار اجرتی میگرفتی |
Mohammad Kazem Moezzi پس برفتند تا گاهی که رسیدند مردم شهری را خوراک خواستند از مردمش پس خودداری کردند از آنکه مهمانشان کنند پس یافتند در آن دیواری را که میخواست فرو ریزد پس بپای داشتش گفت اگر میخواستی میگرفتی بر این مزدی را |
Mohammad Mahdi Fooladvand پس رفتند تا به اهل قريهاى رسيدند. از مردم آنجا خوراكى خواستند، و[لى آنها] از مهمان نمودن آن دو خوددارى كردند. پس در آنجا ديوارى يافتند كه مىخواست فرو ريزد، و [بنده ما] آن را استوار كرد. [موسى] گفت: «اگر مىخواستى [مىتوانستى] براى آن مزدى بگيرى.» |
Mohammad Sadeqi Tehrani پس (از اینجا هم خستند و) رستند تا هنگامی که به اهل قریهای رسیدند. از مردم با اهلیَتَش خوراکی خواستند (ولی) آنها از مهمان نمودن آن دو خودداری کردند. پس در آنجا دیواری یافتند که میخواست فرو ریزد. آن را استوار کرد. (موسی) گفت: «اگر میخواستی بیچون بر (کارکرد) آن مزدی میگرفتی.» |
Mohsen Gharaati پس آن دو به راه خود ادامه دادند تا به یک آبادى رسیدند. از اهل آنجا غذا خواستند. [ولی] آنان از پذیرایی آن دو خودداری کردند. پس آن دو در آنجا دیوارى را یافتند که در حال ریزش بود. [خضر،] دیوار را [تعمیر و] برپا کرد. [موسى با تعجّب] گفت: «[اینها که به ما غذا ندادند،] اگر مىخواستى، براى این کار مزد مىگرفتى!» |
Naser Makarem Shirazi باز به راه خود ادامه دادند تا به مردم قریهای رسیدند؛ از آنان خواستند که به ایشان غذا دهند؛ ولی آنان از مهمان کردنشان خودداری نمودند؛ (با این حال) در آن جا دیواری یافتند که میخواست فروریزد؛ و (آن مرد عالم) آن را برپا داشت. (موسی) گفت: «(لااقل) میخواستی در مقابل این کار مزدی بگیری!» |
Sayyed Jalaloddin Mojtabavi پس برفتند تا چون به مردم شهرى رسيدند از مردمش طعام خواستند، ولى از مهمان كردن آنها سر باز زدند، آنگاه ديوارى يافتند كه مىخواست فروريزد، پس آن را راست كرد، [موسى] گفت: اگر مىخواستى در برابر اين كار مزدى مىگرفتى |