Quran with Farsi translation - Surah Al-Ma’idah ayat 31 - المَائدة - Page - Juz 6
﴿فَبَعَثَ ٱللَّهُ غُرَابٗا يَبۡحَثُ فِي ٱلۡأَرۡضِ لِيُرِيَهُۥ كَيۡفَ يُوَٰرِي سَوۡءَةَ أَخِيهِۚ قَالَ يَٰوَيۡلَتَىٰٓ أَعَجَزۡتُ أَنۡ أَكُونَ مِثۡلَ هَٰذَا ٱلۡغُرَابِ فَأُوَٰرِيَ سَوۡءَةَ أَخِيۖ فَأَصۡبَحَ مِنَ ٱلنَّٰدِمِينَ ﴾
[المَائدة: 31]
﴿فبعث الله غرابا يبحث في الأرض ليريه كيف يواري سوأة أخيه قال﴾ [المَائدة: 31]
Mahdi Elahi Ghomshei آن گاه خدا کلاغی را برانگیخت که زمین را به چنگال حفر نماید تا به او بنماید چگونه بدن مرده برادر را زیر خاک پنهان کند. (قابیل) گفت: وای (بر من) آیا من از آن عاجزترم که مانند این کلاغ باشم تا جسد برادر را زیر خاک پنهان کنم؟ پس (برادر را به خاک سپرد و) از این کار سخت پشیمان گردید |
Mohammad Kazem Moezzi پس برانگیخت خدا کلاغی که میکاوید در زمین تا بنمایاندش چگونه نهان سازد پیکر برادر خویش را گفت ای وای بر من آیا عاجز شدم از آنکه مانند این غراب باشم که نهان کنم پیکر برادر خویش را پس گشت از پشیمانان |
Mohammad Mahdi Fooladvand پس، خدا زاغى را برانگيخت كه زمين را مىكاويد، تا به او نشان دهد چگونه جسد برادرش را پنهان كند. [قابيل] گفت: «واى بر من، آيا عاجزم كه مثل اين زاغ باشم تا جسد برادرم را پنهان كنم؟» پس از [زمره ]پشيمانان گرديد |
Mohammad Sadeqi Tehrani پس خدا زاغی را برانگیخت که زمین را میکاوید تا به او نشان دهد چگونه جسد برادرش را پنهان کند. (قابیل) گفت: « وای بر من! آیا عاجز بودم که مثل این زاغ باشم تا جسد برادرم را پنهان کنم؟» پس از (زمرهی) پشیمانان گردید |
Mohsen Gharaati سپس خداوند کلاغى را فرستاد که در زمین بکاود تا به او نشان دهد چگونه جسد برادر خود را دفن کند. او گفت: «واى بر من! آیا من ناتوانتر از آنم که مانند این کلاغ باشم و جسد برادر خود را دفن کنم؟» و سرانجام [از کار خود] پشیمان شد |
Naser Makarem Shirazi سپس خداوند زاغی را فرستاد که در زمین، جستجو (و کندوکاو) میکرد؛ تا به او نشان دهد چگونه جسد برادر خود را دفن کند. او گفت: «وای بر من! آیا من نتوانستم مثل این زاغ باشم و جسد برادرم را دفن کنم؟!» و سرانجام (از ترس رسوایی، و بر اثر فشار وجدان، از کار خود) پشیمان شد |
Sayyed Jalaloddin Mojtabavi آنگاه خداوند كلاغى را فرستاد كه زمين را مىكاويد تا به وى بنماياند كه چگونه جسد برادرش را پنهان كند. [قابيل] گفت: اى واى بر من، آيا ناتوانم از اينكه مانند اين كلاغ باشم تا پيكر برادرم را پنهان كنم؟ آنگاه از پشيمانان گشت |