Quran with Farsi translation - Surah Adh-Dhariyat ayat 28 - الذَّاريَات - Page - Juz 26
﴿فَأَوۡجَسَ مِنۡهُمۡ خِيفَةٗۖ قَالُواْ لَا تَخَفۡۖ وَبَشَّرُوهُ بِغُلَٰمٍ عَلِيمٖ ﴾
[الذَّاريَات: 28]
﴿فأوجس منهم خيفة قالوا لا تخف وبشروه بغلام عليم﴾ [الذَّاريَات: 28]
Mahdi Elahi Ghomshei آن گاه (از اینکه بیاجازه بر او وارد شده و غذا هم نخوردند) سخت از آنها بیم و اندیشه کرد، آن فرشتگان گفتند: هیچ مترس، و او را به پسری دانا (یعنی اسحاق) بشارت دادند |
Mohammad Kazem Moezzi پس به دل برداشت از ایشان هراسی گفتند نترس و مژده دادندش به پسری دانشمند |
Mohammad Mahdi Fooladvand و [در دلش] از آنان احساس ترسى كرد. گفتند: «مترس.» و او را به پسرى دانا مژده دادند |
Mohammad Sadeqi Tehrani پس، از ایشان ترسی به دل برگرفت. گفتند: «مترس.» و او را به پسری بسی دانا نوید دادند |
Mohsen Gharaati پس از [غذا نخوردن] میهمانان، در دلش احساس ترس کرد. آنان گفتند: «نترس! [ما فرشتگان خداییم!]» و او را به نوجوانى دانا مژده دادند |
Naser Makarem Shirazi و از آنها احساس وحشت کرد، گفتند: «نترس (ما رسولان و فرشتگان پروردگار توایم)!» و او را بشارت به تولّد پسری دانا دادند |
Sayyed Jalaloddin Mojtabavi پس، از آنان بيمى به دل گرفت. گفتند: مترس [ما فرشتگانيم]. و او را به پسرى دانا مژده دادند |