Quran with Farsi translation - Surah Ta-Ha ayat 94 - طه - Page - Juz 16
﴿قَالَ يَبۡنَؤُمَّ لَا تَأۡخُذۡ بِلِحۡيَتِي وَلَا بِرَأۡسِيٓۖ إِنِّي خَشِيتُ أَن تَقُولَ فَرَّقۡتَ بَيۡنَ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ وَلَمۡ تَرۡقُبۡ قَوۡلِي ﴾
[طه: 94]
﴿قال يبنؤم لا تأخذ بلحيتي ولا برأسي إني خشيت أن تقول فرقت﴾ [طه: 94]
Mahdi Elahi Ghomshei هارون گفت: ای برادر مهربان (بر من قهر و عتاب مکن و) سر و ریش من مگیر، ترسیدم بگویی تو میان بنی اسرائیل تفرقه انداختی و به سخنم وقعی ننهادی |
Mohammad Kazem Moezzi گفت ای فرزند مادرم نگیر ریش و نه سر مرا همانا ترسیدم که گوئی جدائی افکندی میان بنی اسرائیل و چشم به راه نماندی سخن مرا |
Mohammad Mahdi Fooladvand گفت: «اى پسر مادرم، نه ريش مرا بگير و نه [موى] سرم را، من ترسيدم بگويى: ميان بنىاسرائيل تفرقه انداختى و سخنم را مراعات نكردى.» |
Mohammad Sadeqi Tehrani گفت: «پسر مادرم! نه ریش مرا بگیر و نه سرم را، من بهراستی ترسیدم که بگویی میان بنیاسرائیل تفرقه انداختی، و سخنم را مراقبت نکردی.» |
Mohsen Gharaati [هارون] گفت: «[برادرم!] اى فرزند مادرم! [موى] ریش و سر مرا [به بازخواست] مگیر! من ترسیدم [آنها پراکنده شوند و] تو بگویى میان بنىاسرائیل تفرقه انداختى و سفارش مرا [در حفظ وحدت] پاس نداشتى!» |
Naser Makarem Shirazi (هارون) گفت: «ای فرزند مادرم! [= ای برادر!] ریش و سر مرا مگیر! من ترسیدم بگویی تو میان بنی اسرائیل تفرقه انداختی، و سفارش مرا به کار نبستی!» |
Sayyed Jalaloddin Mojtabavi گفت: اى پسر مادرم، ريش و سر مرا مگير، من ترسيدم كه بگويى ميان فرزندان اسرائيل جدايى انداختى و گفتار- سفارش- مرا نگاه نداشتى |