Quran with Farsi translation - Surah Yusuf ayat 96 - يُوسُف - Page - Juz 13
﴿فَلَمَّآ أَن جَآءَ ٱلۡبَشِيرُ أَلۡقَىٰهُ عَلَىٰ وَجۡهِهِۦ فَٱرۡتَدَّ بَصِيرٗاۖ قَالَ أَلَمۡ أَقُل لَّكُمۡ إِنِّيٓ أَعۡلَمُ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ﴾
[يُوسُف: 96]
﴿فلما أن جاء البشير ألقاه على وجهه فارتد بصيرا قال ألم أقل﴾ [يُوسُف: 96]
Mahdi Elahi Ghomshei پس از آنکه بشیر آمد (و بشارت یوسف آورد) پیراهن او را به رخسارش افکند و دیده انتظارش (به وصل) روشن شد، گفت: به شما نگفتم که از (لطف) خدا به چیزی آگاهم که شما آگه نیستید؟ |
Mohammad Kazem Moezzi و هنگامی که آمد مژدهرسان بیفکندش بر روی او پس برگشت بینا گفت آیا نگفتم به شما که میدانم از خدا آنچه را نمیدانید |
Mohammad Mahdi Fooladvand پس چون مژدهرسان آمد، آن [پيراهن] را بر چهره او انداخت، پس بينا گرديد. گفت: «آيا به شما نگفتم كه بىشك من از [عنايت] خدا چيزهايى مىدانم كه شما نمىدانيد؟» |
Mohammad Sadeqi Tehrani پس هنگامی که مژدهرسان آمد، آن (پیراهن) را بر چهرهاش انداخت (و یعقوب) به بیناییش برگشت. گفت: «آیا به شما نگفتم (که) بیشک من از (عنایت) خدا چیزهایی میدانم که شما نمیدانید؟» |
Mohsen Gharaati پس چون [برادرى که حامل پیراهن یوسف بود،] مژدهرسان آمد و آن را بر صورت یعقوب افکند، ناگهان یعقوب بینا شد و گفت: «آیا به شما نگفتم که من از [عنایت] خداوند چیزهایى مىدانم که شما نمىدانید؟!» |
Naser Makarem Shirazi امّا هنگامی که بشارت دهنده فرا رسید، آن (پیراهن) را بر صورت او افکند؛ ناگهان بینا شد! گفت: «آیا به شما نگفتم من از خدا چیزهایی میدانم که شما نمیدانید؟!» |
Sayyed Jalaloddin Mojtabavi و چون مژدهرسان بيامد، آن |