×

سورة مريم باللغة الدرية

ترجمات القرآنباللغة الدرية ⬅ سورة مريم

ترجمة معاني سورة مريم باللغة الدرية - Dari

القرآن باللغة الدرية - سورة مريم مترجمة إلى اللغة الدرية، Surah Maryam in Dari. نوفر ترجمة دقيقة سورة مريم باللغة الدرية - Dari, الآيات 98 - رقم السورة 19 - الصفحة 305.

بسم الله الرحمن الرحيم

كهيعص (1)
(كهيعص) مفهوم این حروف را الله میداند و بس
ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا (2)
(این) یادی است از رحمت پروردگارت بر بنده‌اش زکریا
إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ نِدَاءً خَفِيًّا (3)
وقتی که پروردگارش را (در دعایش) آهسته (و آرام) ندا کرد
قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا وَلَمْ أَكُن بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا (4)
گفت: ای پروردگارم! استخوانم سست شده است. و موی سرم از پیری شعله‌ور شده و ای پروردگارم! هرگز در دعایت (وقتی چیزی از تو خواسته‌ام) ناامید نبوده‌ام
وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِن وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا (5)
و من پس از خود از اقاربم بیمناکم. و همسرم بی‌فرزند است، پس از نزد خویش وارثی (در نبوت) به من ببخش
يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ ۖ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا (6)
تا وارث من باشد و هم وارث اولاد يعقوب. و او را ای پروردگارم پسندیده بگردان
يَا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَىٰ لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِيًّا (7)
(الله دعای زکریا را قبول کرد و فرمود) ای زکریا ما تو را به پسری مژده می‌دهیم که نام او یحیی است و پیش از این هیچ هم نام او را پیدا نکردیم
قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا (8)
زکریا گفت: ای پروردگارم! چطور مرا پسری خواهد بود، حال آنکه همسرم نازا است و خودم نیز به سبب پیری به نهایت ضعف رسیده‌ام
قَالَ كَذَٰلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُكَ مِن قَبْلُ وَلَمْ تَكُ شَيْئًا (9)
الله فرمود: همچنین است (فرمان من)، پروردگار تو گفته که این (کار) بر من آسان است چون پیش از این تو را در حالی آفریدم که هیچ چیزی نبودی
قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً ۚ قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا (10)
زکریا گفت: ای پروردگارم! علامتی برایم قرار ده، فرمود: نشانه‌ات آن است که سه شبانه روز نمی‌توانی با مردم سخن بگویی با وجود اینکه سالم و تندرستی
فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَىٰ إِلَيْهِمْ أَن سَبِّحُوا بُكْرَةً وَعَشِيًّا (11)
پس از محراب (جای عبادت) بر قوم خویش بیرون آمد، پس به آنان اشاره کرد که صبح و شام تسبیح گویید
يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ ۖ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا (12)
ای یحیی! کتاب را با قوّت بگیر، و به او در کودکی حکمت دادیم
وَحَنَانًا مِّن لَّدُنَّا وَزَكَاةً ۖ وَكَانَ تَقِيًّا (13)
و از نزد خود به او مهر و شفقت دادیم. و برکت و پاکی نصیبش کردیم و او پرهیزگار بود
وَبَرًّا بِوَالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُن جَبَّارًا عَصِيًّا (14)
و با پدر و مادرش نیک رفتار بود، و متکبر و نافرمان نبود
وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا (15)
و سلام بر او، روزی که تولد شد و روزی که می‌میرد و روزی که دوباره زنده می‌شود
وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا (16)
و یادآور شو در کتاب (قرآن) مریم را، وقتی که در ناحیۀ شرقی (بیت المقدس) از خانواده‌اش به خلوت رفت
فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا (17)
پس در مقابل آنان پرده‌ای گرفت، پس روح خود (جبرئیل) را به‌سوی او فرستادیم که در شکل بشر درست اندام بر او نمایان شد
قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَٰنِ مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيًّا (18)
مریم گفت: البته من از تو به پروردگار مهربان پناه می‌برم، اگر پرهیزگار باشی (به من نزدیک مشو)
قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيًّا (19)
جبرئیل گفت: جز این نیست که من فرستاده پروردگار تو ام تا به تو پسری پاکیزه (از هر گناه) ببخشم
قَالَتْ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا (20)
مریم گفت: چگونه پسری خواهم داشت حال آنکه بشری به من دست نزده و بدکار (هم) نبوده‌ام؟
قَالَ كَذَٰلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ ۖ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِّلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِّنَّا ۚ وَكَانَ أَمْرًا مَّقْضِيًّا (21)
جبرئیل گفت: فرمان حق چنین است. پروردگارت فرموده است که این (کار) برای من آسان است. و تا او را معجزه‌ای برای مردم گردانیم و رحمتی از سوی خود سازیم و (این تصمیم) کاری مقدر شده و انجام یافتنی است
۞ فَحَمَلَتْهُ فَانتَبَذَتْ بِهِ مَكَانًا قَصِيًّا (22)
پس مریم (از دمیدن فرشته) به او (عیسی) باردار شد و به سبب آن حمل، به مکانی دور (از مردم) کناره گرفت
فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَىٰ جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَٰذَا وَكُنتُ نَسْيًا مَّنسِيًّا (23)
پس درد ولادت او را به‌سوی تنۀ درخت خرما آورد. گفت: ای کاش پیش از این مرده بودم و یکباره از یادها فراموش شده بودم
فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا (24)
پس (فرشته) از جانب پائین او ندا داد که اندوهگین مشو، چون پروردگارت پایین تو چشمه‌ای را جاری ساخته است
وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا (25)
و تنۀ درخت خرما را بسوی خود بجنبان که بر تو خرمای تازه چیده شده می‌ریزاند
فَكُلِي وَاشْرَبِي وَقَرِّي عَيْنًا ۖ فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَٰنِ صَوْمًا فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنسِيًّا (26)
پس بخور و بنوش و چشم را روشن و آسوده دار. پس اگر کسی از آدمیان را دیدی، بگو: من برای پروردگار مهربان روزه نذر کرده‌ام بنابراین امروز با هیچ انسانی سخن نخواهم گفت
فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ ۖ قَالُوا يَا مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئًا فَرِيًّا (27)
پس او را برداشت و پیش قوم خود برد، گفتند: ای مریم! به راستی عجب کار قبیحی آورده‌ای
يَا أُخْتَ هَارُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا كَانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا (28)
ای خواهر هارون! پدرت مرد بد نبود و مادرت (نیز) زن بدکار نبود
فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ ۖ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا (29)
پس مریم به‌سوی طفل (عیسی) اشاره کرد (که از او بپرسید) گفتند: ما چگونه با طفلی که در گهواره است سخن بگوییم؟
قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا (30)
(عیسی) گفت: من بنده الله هستم، به من کتاب داده و مرا به پیغمبری انتخاب نموده است
وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا (31)
و هر جا که باشم، مرا مبارک گردانیده است. و تا وقتی که زنده باشم، مرا به نماز و زكات سفارش کرده است
وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا (32)
و (همچنان) به نیک رفتاری با مادرم (مرا سفارش نموده) و مرا متکبر و سرکش و بدبخت نگردانیده است
وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا (33)
و سلام بر من، روزی که تولد شده‌ام و روزی که می‌میرم و روزی که دوباره زنده می‌شوم
ذَٰلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ ۚ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ (34)
این است (اوصاف) عیسی پسر مریم، سخن راست و درست که ایشان (اهل کتاب) در آن شک می‌کنند
مَا كَانَ لِلَّهِ أَن يَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ ۖ سُبْحَانَهُ ۚ إِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ (35)
الله را سزاوار نیست که فرزندی گیرد، او پاک و منزه است (از تهمت‌های ناروا)، چون کاری را اراده کند، تنها کافی است که به او بگوید: شو! پس بی‌درنگ موجود می‌شود
وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ ۚ هَٰذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ (36)
و بی‌گمان الله پروردگار من و پروردگار شماست. پس او را بپرستید، این است راه راست
فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَيْنِهِمْ ۖ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُوا مِن مَّشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ (37)
اما (راه راست را گذاشته) گروه‌ها در میان خود اختلاف کردند. پس وای بر کافران از حاضر شدن در روزی بزرگ
أَسْمِعْ بِهِمْ وَأَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنَا ۖ لَٰكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ (38)
چقدر شنوا و چقدر بینا می‌باشند روزی که به‌سوی ما می‌آیند، اما این ظالمان امروز در گمراهی آشکاری قرار دارند
وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ وَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ (39)
و آنان را که (اکنون) در غفلت به سر می‌برند، از روز حسرت و پشیمانی بترسان، وقتی که کار به انجام رسانیده می‌شود و آنان ایمان نمی‌آورند
إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَمَنْ عَلَيْهَا وَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ (40)
البته ماییم که زمین و همۀ کسانی را که بر روی آن هستند به میراث می‌بریم و به‌سوی ما برگردانیده می‌شوند
وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ ۚ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا (41)
و یادآور شو در این کتاب ابراهیم را، بی‌گمان او بسیار راستگو و پیغمبر بود
إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنكَ شَيْئًا (42)
وقتی که به پدر خود گفت: ای پدر جان! چرا چیزی را پرستش می‌کنی که نه می‌شنود و نه می‌بیند و نه چیزی را از تو دفع می‌کند؟
يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا (43)
ای پدر جان! البته از علم چیزی به من آمده که به تو نیامده است، لذا، از من پیروی کن تا تو را به راه راست هدایت نمایم
يَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ ۖ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَٰنِ عَصِيًّا (44)
ای پدر جان! شیطان را پرستش مکن، به راستی که شیطان عصیانگر پروردگار مهربان است
يَا أَبَتِ إِنِّي أَخَافُ أَن يَمَسَّكَ عَذَابٌ مِّنَ الرَّحْمَٰنِ فَتَكُونَ لِلشَّيْطَانِ وَلِيًّا (45)
ای پدرم! من از این می‌ترسم که عذابی از جانب پروردگار مهربان به تو برسد و آنگاه دوست و همنشین شیطان باشی
قَالَ أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنْ آلِهَتِي يَا إِبْرَاهِيمُ ۖ لَئِن لَّمْ تَنتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ ۖ وَاهْجُرْنِي مَلِيًّا (46)
(پدر ابراهیم) گفت: ای ابراهیم! آیا تو از معبودان من روگردانی؟ اگر (از مخالفت و اعراض خود) بازنیایی حتما تو را سنگ‌سار خواهم کرد، و برو مدت دراز از من دور شو
قَالَ سَلَامٌ عَلَيْكَ ۖ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي ۖ إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا (47)
(ابراهیم) گفت: سلام بر تو (با تو وداع می‌کنم)، به زودی از پروردگارم برایت آمرزش می‌خواهم، چون که او بر من مهربان است
وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّي عَسَىٰ أَلَّا أَكُونَ بِدُعَاءِ رَبِّي شَقِيًّا (48)
و (حالا) از شما و از آنچه به جز الله می‌پرستید، کناره‌گیری می‌کنم. و پروردگارم را (به دعا) می‌خوانم، امید است که در خواندن پروردگارم ناامید و ناکام نباشم
فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ ۖ وَكُلًّا جَعَلْنَا نَبِيًّا (49)
پس وقتی از آنان و از آنچه به جای الله عبادت می‌کردند دوری کرد، اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و هر یک را پیغمبر گردانیدیم
وَوَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِيًّا (50)
و از رحمت خویش به آنان بخشیدیم و ایشان را نیک نام و بلند آوازه (و بلند مرتبه) گردانیدیم
وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَىٰ ۚ إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُولًا نَّبِيًّا (51)
و یادآور شو در این کتاب موسی را، یقینا که او خالص کرده‌شده و فرستاده‌ای پیغمبر (بلندمرتبه) بود
وَنَادَيْنَاهُ مِن جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ وَقَرَّبْنَاهُ نَجِيًّا (52)
و او را از جانب راست کوه طور ندا کردیم و او را رازگویان نزدیک خود ساختیم (با او سخن گفتیم)
وَوَهَبْنَا لَهُ مِن رَّحْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُونَ نَبِيًّا (53)
و ما از رحمت خود، برادرش هارون را که پیغمبر بود، (مددگار) به او بخشیدیم
وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ ۚ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَّبِيًّا (54)
و یادآور شو در این کتاب اسماعیل را، همانا او در وعده‌هایش صادق، و رسول و پیغمبر (الله) بود
وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِندَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا (55)
و او خانواده‌اش را به نماز و زکات امر می‌کرد و در نزد پروردگارش پسندیده بود
وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِدْرِيسَ ۚ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا (56)
و یادآور شو در این کتاب ادريس را، البته او بسیار راست کردار و پیغمبر بزرگ بود
وَرَفَعْنَاهُ مَكَانًا عَلِيًّا (57)
و ما او را به مقام بلند ارتقا دادیم
أُولَٰئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ مِن ذُرِّيَّةِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِن ذُرِّيَّةِ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْرَائِيلَ وَمِمَّنْ هَدَيْنَا وَاجْتَبَيْنَا ۚ إِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَٰنِ خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِيًّا ۩ (58)
آنان کسانی از پیغمبران بودند که الله برایشان نعمت داد (از جمله)، از نسل آدم و از نسل کسانی که با نوح بر کشتی سوار کردیم و از فرزندان ابراهیم و يعقوب و از کسانی که آنان را هدایت نمودیم و برگزیدیم، چون آیات پروردگار مهربان بر آنان خوانده می‌شد، سجده‌کنان و گریان (به زمین) می‌افتادند
۞ فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ ۖ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا (59)
پس از آنان فرزندان ناخلف جانشین شدند که نماز را ضائع کردند و از شهوات پیروی کردند، پس به زودی با زیان و ناکامی (در وادی غی) روبرو خواهند شد
إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَٰئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ شَيْئًا (60)
مگر کسی که توبه کند و ایمان بیاورد و کارهای شایسته انجام دهد، پس ایشان وارد بهشت می‌شوند و هیچ ظلمی به آنان نمی‌شود
جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمَٰنُ عِبَادَهُ بِالْغَيْبِ ۚ إِنَّهُ كَانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا (61)
باغ‌های جاودان که پروردگار مهربان بندگانش را در غیب وعده داده است. و وعدۀ الله حقاً آمدنی است
لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا إِلَّا سَلَامًا ۖ وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَعَشِيًّا (62)
در آن جا هیچ سخن بیهوده نمی‌شنوند، بلکه سلام (می‌شنوند)، روزی‌شان صبح و شام برایشان آماده است
تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَن كَانَ تَقِيًّا (63)
این همان جنتی است که به هر کس از بندگان ما که پرهیزگار باشد به میراث می‌دهیم
وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ ۖ لَهُ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَيْنَ ذَٰلِكَ ۚ وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا (64)
و (ای جبرئیل به رسول ما بگو: ما فرشتگان) جز به فرمان پروردگارت فرود نمی‌آییم، آنچه پیش روی ماست و آنچه پشت سر ماست و آنچه میان این دو است، همه به او اختصاص دارد. و پروردگارت هرگز فراموش کار نیست
رَّبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ ۚ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا (65)
پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه در میان این دو است، پس او را پرستش کن و بر عبادت او صابر باش، آیا همتایی برای او می‌شناسی؟
وَيَقُولُ الْإِنسَانُ أَإِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيًّا (66)
و انسان می‌گوید: آیا وقتی بمیرم، راستی (دوباره از قبر) بیرون آورده خواهم شد؟
أَوَلَا يَذْكُرُ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ وَلَمْ يَكُ شَيْئًا (67)
آیا انسان به یاد نمی‌آورد که ما قبلا او را آفریدیم، در حالیکه چیزی نبود؟
فَوَرَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّيَاطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا (68)
پس قسم به پروردگارت! که البته آنان را با شیاطین جمع می‌کنیم، باز همه را در حالی که به زانو افتاده‌اند، گرد دوزخ حاضر خواهیم کرد
ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَٰنِ عِتِيًّا (69)
باز از میان هر گروه افرادی را بیرون می‌کنیم که در مقابل پروردگار مهربان از همه سرکش‌تر بوده‌اند
ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلَىٰ بِهَا صِلِيًّا (70)
باز ما به آنان که برای درآمدن در دوزخ سزاوارترند داناتریم
وَإِن مِّنكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا ۚ كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ حَتْمًا مَّقْضِيًّا (71)
و از شما هیچ کس نیست مگر اینکه وارد آن (دوزخ) می‌شود. این امر بر پروردگارت حتمی و فیصله قطعی است
ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوا وَّنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا (72)
باز پرهیزگاران را (از آتش) نجات می‌دهیم و ظالمان را به زانو افتاده در آن رها می‌کنیم
وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَيُّ الْفَرِيقَيْنِ خَيْرٌ مَّقَامًا وَأَحْسَنُ نَدِيًّا (73)
و چون آیات واضح ما بر آنان تلاوت شود، کافران به مؤمنان می‌گویند: کدام یک از دو گروه جایگاهش بهتر و مجلسش زیباتر است؟
وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثَاثًا وَرِئْيًا (74)
و چه بسیار نسل‌ها را که پیش از آنان بودند، هلاک کردیم که نسبت به آنها مال بهتر و متاع زیباتر داشتند
قُلْ مَن كَانَ فِي الضَّلَالَةِ فَلْيَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمَٰنُ مَدًّا ۚ حَتَّىٰ إِذَا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذَابَ وَإِمَّا السَّاعَةَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَّكَانًا وَأَضْعَفُ جُندًا (75)
بگو: هر کس که در گمراهی فرو رفته باشد، پروردگار مهربان به ایشان مهلت می‌دهد تا وقتی که آنچه را به آنان وعده داده شده است؛ یا عذاب، یا قیامت را ببینند، پس خواهند دانست که چه کسی جایگاهش بدتر و لشکرش ضعیف‌تر و ناتوانتر است
وَيَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدًى ۗ وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ مَّرَدًّا (76)
و الله بر هدایت کسانی که هدایت یافته‌اند، می‌افزاید. و نیکی‌های پایدار در نزد پروردگارت از لحاظ ثواب و عاقبت بهتر است
أَفَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآيَاتِنَا وَقَالَ لَأُوتَيَنَّ مَالًا وَوَلَدًا (77)
آیا دیدی آن کسی را که به آیات ما كفر ورزید و گفت: حتما به من مال و فرزند بسیار داده خواهد شد
أَطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَٰنِ عَهْدًا (78)
آیا از غیب آگاه شده است؟ یا از پروردگار مهربان عهدی گرفته است؟
كَلَّا ۚ سَنَكْتُبُ مَا يَقُولُ وَنَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذَابِ مَدًّا (79)
نه، چنین نیست که او می‌گوید، به زودی آنچه را او می‌گوید، خواهیم نوشت و عذاب را برای او خواهیم افزود
وَنَرِثُهُ مَا يَقُولُ وَيَأْتِينَا فَرْدًا (80)
و آنچه را می‌گوید، از وی به ارث می‌بریم و پیش ما تنها می‌آید
وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِّيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا (81)
و به جای الله معبودانی گرفتند تا برایشان سبب عزت باشند
كَلَّا ۚ سَيَكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَيَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا (82)
نه، چنین نیست، به زودی عبادت‌شان را انکار خواهند کرد و ضد و دشمن آنان می‌گردند
أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّيَاطِينَ عَلَى الْكَافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا (83)
آیا ندانسته‌ای که ما شيطان‌ها را بر کافران فرستادیم تا سخت آنها را (بر انجام گناه) تحریک کنند؟
فَلَا تَعْجَلْ عَلَيْهِمْ ۖ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا (84)
پس بر (عذاب) آنها شتاب مکن جز این نیست که ما برای آنها مدت (عذاب را) می‌شماریم
يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمَٰنِ وَفْدًا (85)
روزی که پرهیزگاران را چون مهمانان گرامی به‌سوی رحمن حشر می‌کنیم
وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلَىٰ جَهَنَّمَ وِرْدًا (86)
و مجرمان را در حال تشنگی به‌سوی دوزخ سوق دهیم
لَّا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَٰنِ عَهْدًا (87)
نمی‌توانند شفاعت بکنند، مگر کسی که از جانب پروردگار مهربان عهدی گرفته باشد
وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَٰنُ وَلَدًا (88)
و گفتند: (مشرکین) پروردگار مهربان فرزند گرفته است (لذا ما او را عبادت می‌کنیم)
لَّقَدْ جِئْتُمْ شَيْئًا إِدًّا (89)
به راستی که (شما مشرکان) سخن بسیار زشتی را (بر زبان) آوردید
تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنشَقُّ الْأَرْضُ وَتَخِرُّ الْجِبَالُ هَدًّا (90)
نزدیک است که آسمان‌ها از این سخن پاره پاره شوند و زمین بشگافد و کوه‌ها به شدت فرو ریخته شوند
أَن دَعَوْا لِلرَّحْمَٰنِ وَلَدًا (91)
از اینکه به پروردگار مهربان فرزند قایل شدند
وَمَا يَنبَغِي لِلرَّحْمَٰنِ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا (92)
و برای پروردگار مهربان سزاوار نیست که فرزند گیرد
إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمَٰنِ عَبْدًا (93)
(چون) هر که در آسمان‌ها و زمین است، مگر اینکه بنده وار به‌سوی پروردگار مهربان می‌آید
لَّقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا (94)
يقينا همۀ آنها را به حصر و حساب آورده و تعدادشان را به شمارش خاص شمار کرده است
وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْدًا (95)
و روز قیامت همۀ آنان تک و تنها به دربار او خواهد آمد
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا (96)
البته آنانی که ایمان آوردند و کارهای نیک کردند، به زودی پروردگار مهربان در دل‌های آنان محبت و دوستی قرار می‌دهد
فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنذِرَ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا (97)
پس جز این نیست که ما (قرآن) را بر زبان تو آسان کردیم تا به وسیلۀ آن پرهیزگاران را مژده دهی و مردم ستیزه جو را با آن بترسانی
وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُم مِّنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزًا (98)
و چه بسیار هلاک کردیم پیش از آنها نسل‌ها و امت‌هایی را، آیا کسی از آنان را می‌یابی، یا (کمترین) صدایی از آنان می‌شنوی؟
❮ السورة السابقة السورة التـالية ❯

قراءة المزيد من سور القرآن الكريم :

1- الفاتحة2- البقرة3- آل عمران
4- النساء5- المائدة6- الأنعام
7- الأعراف8- الأنفال9- التوبة
10- يونس11- هود12- يوسف
13- الرعد14- إبراهيم15- الحجر
16- النحل17- الإسراء18- الكهف
19- مريم20- طه21- الأنبياء
22- الحج23- المؤمنون24- النور
25- الفرقان26- الشعراء27- النمل
28- القصص29- العنكبوت30- الروم
31- لقمان32- السجدة33- الأحزاب
34- سبأ35- فاطر36- يس
37- الصافات38- ص39- الزمر
40- غافر41- فصلت42- الشورى
43- الزخرف44- الدخان45- الجاثية
46- الأحقاف47- محمد48- الفتح
49- الحجرات50- ق51- الذاريات
52- الطور53- النجم54- القمر
55- الرحمن56- الواقعة57- الحديد
58- المجادلة59- الحشر60- الممتحنة
61- الصف62- الجمعة63- المنافقون
64- التغابن65- الطلاق66- التحريم
67- الملك68- القلم69- الحاقة
70- المعارج71- نوح72- الجن
73- المزمل74- المدثر75- القيامة
76- الإنسان77- المرسلات78- النبأ
79- النازعات80- عبس81- التكوير
82- الإنفطار83- المطففين84- الانشقاق
85- البروج86- الطارق87- الأعلى
88- الغاشية89- الفجر90- البلد
91- الشمس92- الليل93- الضحى
94- الشرح95- التين96- العلق
97- القدر98- البينة99- الزلزلة
100- العاديات101- القارعة102- التكاثر
103- العصر104- الهمزة105- الفيل
106- قريش107- الماعون108- الكوثر
109- الكافرون110- النصر111- المسد
112- الإخلاص113- الفلق114- الناس