×

سورة الحجر باللغة الدرية

ترجمات القرآنباللغة الدرية ⬅ سورة الحجر

ترجمة معاني سورة الحجر باللغة الدرية - Dari

القرآن باللغة الدرية - سورة الحجر مترجمة إلى اللغة الدرية، Surah Hijr in Dari. نوفر ترجمة دقيقة سورة الحجر باللغة الدرية - Dari, الآيات 99 - رقم السورة 15 - الصفحة 262.

بسم الله الرحمن الرحيم

الر ۚ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُّبِينٍ (1)
الر. (مفهوم این حروف به الله معلوم است) این آیات کتاب و قرآن بیان کنندۀ (حق و باطل) است
رُّبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كَانُوا مُسْلِمِينَ (2)
چه بسا کافران (در روز قیامت) آرزو کنند که کاش مسلمان بودند
ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَيَتَمَتَّعُوا وَيُلْهِهِمُ الْأَمَلُ ۖ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ (3)
(اکنون) بگذار آنها را تا بخورند و (چند روزی از لذتها) برخوردار شوند و آرزو(ها) آنها را غافل سازد، پس به زودی خواهند دانست
وَمَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلَّا وَلَهَا كِتَابٌ مَّعْلُومٌ (4)
و ما هیچ (اهل) قریه‌ای را هلاک نکردیم مگر آنکه (برای هلاکت آنها) اجل نوشتۀ معلوم بود
مَّا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ (5)
و هیچ امتی از اجل خود نه پیش می‌افتد و نه پس می‌مانند
وَقَالُوا يَا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ (6)
و (مشرکین به طور تمسخر و انکار) گفتند: ای کسی که قرآن بر او نازل شده است! یقینا تو دیوانه هستی
لَّوْ مَا تَأْتِينَا بِالْمَلَائِكَةِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (7)
(اگر هوشیار باشی) و اگر از راستگویان هستی چرا فرشتگان را به نزد ما نمی‌آوری؟
مَا نُنَزِّلُ الْمَلَائِكَةَ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَا كَانُوا إِذًا مُّنظَرِينَ (8)
(در جواب بگو:) ما فرشته‌ها را جز به حق فرو نمی‌فرستیم و آنگاه (پس از فرود آمدن فرشته‌ها) به آنها مهلت داده نمی‌شود
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ (9)
بی‌گمان ما خود قرآن را نازل کرده‌ایم لذا ما خود نگهبان آن هستیم
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الْأَوَّلِينَ (10)
(این رویۀ مشرکین تنها با تو نیست) و البته پیش از تو نیز در مردم‌های پیشین، پیغمبرانی فرستادیم (و ایشان نیز تکذیب شدند)
وَمَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ (11)
و هیچ رسولی نزد ایشان نیامد مگر اینکه او را مسخره می‌کردند
كَذَٰلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ (12)
این چنین آن (استهزاء) را در دل‌های مجرمان داخل می‌گردانیم
لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ ۖ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ (13)
که به آن ایمان نمی‌آورند و البته راه و رسم (تکذیب نمودن کافران باز آمدن عذاب الهی) در پیشینان گذشته است
وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا مِّنَ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ (14)
و اگر بر آنها دروازه‌ای از آسمان باز کنیم، پس همیشه در آن بالا می‌رفتند
لَقَالُوا إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَّسْحُورُونَ (15)
حتما می‌گفتند: ما چشم بندی شده‌ایم، بلکه گروهی جادو شده هستیم
وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ (16)
و بدون شک ما در آسمان برجهای آفریدیم و آن را برای بینندگان زینت دادیم
وَحَفِظْنَاهَا مِن كُلِّ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ (17)
و آن را از هر شیطان رانده شده محفوظ و مصون داشتیم
إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِينٌ (18)
به جز شیطانی که دزدیده گوش دهد که شهاب درخشان در پی او می‌افتند
وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْزُونٍ (19)
و زمین را هموار کردیم و در آن کوه‌های محکم نهادیم و از هر چیز به اندازۀ معين و بطور سنجیده رویانیدیم
وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ وَمَن لَّسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِينَ (20)
و برای شما در زمین اسباب معیشت قرار دادیم و برای کسانی که شما روزی دهندۀ آنها نیستید
وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلَّا عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ (21)
و هیچ چیزی نیست مگر اینکه خزانه‌های آن پیش ماست و (لیکن) آن را جز به اندازۀ معین نازل نمی‌کنیم
وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ وَمَا أَنتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ (22)
و بادها را باردار کنندۀ ابر فرستادیم پس از آسمان آب باراندیم و آن را به شما نوشانیدیم و شما ذخیره کنندۀ آن نیستید
وَإِنَّا لَنَحْنُ نُحْيِي وَنُمِيتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ (23)
و يقينا ما هستیم که زندگی می‌بخشیم و ما می‌میرانیم و ما وارث نعمت‌های روی زمین هستیم
وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنكُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ (24)
و البته ما (حال) گذشته گان شما را دانسته‌ایم (که چه عمل داشتند) و البته ما آیندگان شما را دانسته‌ایم (که چه عمل خواهند کرد)
وَإِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَحْشُرُهُمْ ۚ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ (25)
و البته پروردگار تو آنان را (در روز قيامت) محشور می‌کند چون او باحکمت داناست
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ (26)
و البته انسان را از گِل خشک از قسم لای سیاه بوی گرفته آفریدیم
وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ (27)
و جن را پیش از آدم از آتش سوزان آفریدیم
وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ (28)
و یادآور شو چون پروردگارت به فرشته‌ها گفت: که من بشری را از گِل خشک از قسم لای سیاه بوی گرفته خواهم آفرید
فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ (29)
پس هرگاه (صورت و جسد) آن را برابر کردم و در آن از روح آفریدۀ خود دمیدم پس (شما فرشته‌ها) پیش او به سجده بیفتید
فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ (30)
پس فرشته‌ها همه یکجا سجده کردند
إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ أَن يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ (31)
مگر ابلیس که ابا ورزید از اینکه با سجده کنندگان باشد
قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ (32)
الله فرمود: ای ابلیس! تو را چه شده است که همراه سجده کنندگان نیستی؟
قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ (33)
ابلیس گفت: من آن نیستم که برای بشری که او را از گل خشک از قسم گل سیاه بوی گرفته آفریدی، سجده کنم
قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ (34)
الله فرمود: پس بیرون شو از آنجا (از آن مقام والا) بی‌گمان تو رانده شده‌ای
وَإِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلَىٰ يَوْمِ الدِّينِ (35)
و يقينا تا روز جزا بر تو لعنت (دوری از رحمت الله) است
قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ (36)
ابلیس گفت: ای پروردگار! مرا تا روزی که مردم برانگیخته می‌شوند، مهلت ده
قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ (37)
الله فرمود: همانا تو از جملۀ مهلت داده شده گانی
إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ (38)
تا روز وقت (مقرر و) معلوم
قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ (39)
(باز) ابلیس گفت: ای پروردگارم! به سبب اینکه مرا گمراه نمودی (چون از فرمان تو سرکشی کردم، پس گناهان را) در زمین برایشان زیبا جلوه می‌دهم و همگی آنان را گمراه می‌نمایم
إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ (40)
به جز بندگان خالص تو از جملۀ آنان را (که بر آنها مسلط نمی‌توان شد)
قَالَ هَٰذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ (41)
الله (در جواب) فرمود: این (دین اسلام) راهی است راست که بر من می‌رسد
إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ (42)
البته تو بر بندگان (خالص ) من سلطه نداری مگر گمراهانی که از تو پیروی می‌کنند
وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ (43)
و البته وعده گاه همۀ آنها دوزخ است
لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّكُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ (44)
برای آن هفت در است و برای هر دری از آنان بخشی معین است
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ (45)
البته پرهیزگاران در باغها و چشمه سارها‌اند
ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِينَ (46)
(به ایشان گفته می‌شود) در آن با سلامتی و امنیت در آیید
وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَىٰ سُرُرٍ مُّتَقَابِلِينَ (47)
و کینه‌ای را که در سینه‌های آنان است بیرون می‌کشیم (و) برادرانه بر تختها روبروی هم می‌نشینند
لَا يَمَسُّهُمْ فِيهَا نَصَبٌ وَمَا هُم مِّنْهَا بِمُخْرَجِينَ (48)
در آن جا رنجی به آنان نمی‌رسد، و از آنجا بیرون شدنی نیستند
۞ نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (49)
بندگان مرا آگاه ساز که منم آمرزندۀ مهربان
وَأَنَّ عَذَابِي هُوَ الْعَذَابُ الْأَلِيمُ (50)
و (نیز بندگان مرا آگاه کن) يقينا که عذاب من، عذاب دردناک است
وَنَبِّئْهُمْ عَن ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ (51)
و به آنها از مهمانان ابراهيم خبر ده (که هم برای رحمت آمده بودند و هم برای عذاب)
إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ إِنَّا مِنكُمْ وَجِلُونَ (52)
وقتی که بر او وارد شدند، و سلام گفتند، ابراهیم گفت: البته ما از شما ترسان‌ایم
قَالُوا لَا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ (53)
(فرشته‌ها) گفتند: نترس، چون ما تو را به پسر دانا (پیغمبر) مژده می‌دهیم
قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِي عَلَىٰ أَن مَّسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ (54)
(ابراهیم) گفت: آیا مرا با وجود اینکه به سن پیری رسیده ام مژده میدهید؟ پس چه مژده‌ای به من می‌دهید؟
قَالُوا بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُن مِّنَ الْقَانِطِينَ (55)
گفتند: ما تو را به حق مژده دادیم، پس از ناامیدان مباش
قَالَ وَمَن يَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ (56)
ابراهیم گفت: جز گمراهان چه کسی از رحمت پروردگارش ناامید می‌شود؟
قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ (57)
(باز) گفت: پس کار مهم شما چیست ای فرستاده شدگان؟
قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَىٰ قَوْمٍ مُّجْرِمِينَ (58)
گفتند: همانا ما به‌سوی قوم مجرم (جنایتکار) فرستاده شده‌ایم
إِلَّا آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ (59)
غیر از آل لوط (خانواده و پیروان او) که البته همۀ آنها را نجات می‌دهیم
إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا ۙ إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِينَ (60)
به جز همسر او (چون الله فرموده است) ما فيصله کرده‌ایم که او از باقی ماندگان در عذاب باشد
فَلَمَّا جَاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ (61)
پس وقتی فرشته‌های فرستاده شده نزد خاندان لوط آمدند
قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ مُّنكَرُونَ (62)
لوط گفت: البته شما مردم ناآشنائید
قَالُوا بَلْ جِئْنَاكَ بِمَا كَانُوا فِيهِ يَمْتَرُونَ (63)
گفتند: (نه، ما نا آشنا نیستیم) بلکه برای تو خبر چیزی را آورده‌ایم که (قوم تو) در آن شک می‌کردند
وَأَتَيْنَاكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ (64)
و حق را برای تو آورده‌ایم، و البته ما راستگویانیم
فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّيْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلَا يَلْتَفِتْ مِنكُمْ أَحَدٌ وَامْضُوا حَيْثُ تُؤْمَرُونَ (65)
لذا در بخشی از شب خانواده ات را همرایت ببر و خودت از پس ایشان برو و کسی از شما به پشت سر نگاه نکند و به همانجا که به شما دستور داده می‌شوید، بروید
وَقَضَيْنَا إِلَيْهِ ذَٰلِكَ الْأَمْرَ أَنَّ دَابِرَ هَٰؤُلَاءِ مَقْطُوعٌ مُّصْبِحِينَ (66)
و به‌سوی لوط وحی فرستادیم همان امر را که البته بیخ این گروه در وقت صباح کنده خواهد شد
وَجَاءَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ يَسْتَبْشِرُونَ (67)
و (همزمان) اهل شهر (سدوم) خوشی‌کنان آمدند (که مهمانان زیبا و خوبصورت آمده‌اند)
قَالَ إِنَّ هَٰؤُلَاءِ ضَيْفِي فَلَا تَفْضَحُونِ (68)
لوط گفت: چون اینها مهمانان من‌اند پس مرا شرمنده مکنید
وَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ (69)
و از الله بترسید و مرا خوار مکنید
قَالُوا أَوَلَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعَالَمِينَ (70)
(قوم) گفتند: آیا تو را از (میزبانی) مردم جهان منع نکرده بودیم؟
قَالَ هَٰؤُلَاءِ بَنَاتِي إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ (71)
لوط گفت: این‌ها دختران من‌اند (با آنها نکاح کنید) اگر می‌خواهید کاری بکنید
لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ (72)
قسم به بخشندۀ عمر تو که آنها در مستی (و شهوت پرستی) خود حیران (و سرگردان) بودند
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ (73)
پس هنگام طلوع آفتاب آواز سخت مرگبار ایشان را فرا گرفت
فَجَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِّن سِجِّيلٍ (74)
پس آن شهر را زیر و زبر کردیم و بر آنها سنگهایی از سنگ گل بارانیدیم
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ (75)
البته در این (سرگذشت) برای هوشمندان (و عبرت گیرندگان) نشانه‌هایی است
وَإِنَّهَا لَبِسَبِيلٍ مُّقِيمٍ (76)
و يقينا آن شهر (ویران شده) بر سر راه عبور و مرور موجود است
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِّلْمُؤْمِنِينَ (77)
البته در این (عذاب) نشانۀ برای یقین کنندگان است
وَإِن كَانَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ لَظَالِمِينَ (78)
و البته باشندگان ایکه (منطقۀ خلاب نیز) ظالم بودند
فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُّبِينٍ (79)
پس از آنان نیز انتقام گرفتیم، و هر دو (قریۀ خراب شده) بر سر راهی واضح و آشکار است
وَلَقَدْ كَذَّبَ أَصْحَابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ (80)
و البته اهل حجر (قوم ثمود نیز) پیغمبران را تکذیب کردند
وَآتَيْنَاهُمْ آيَاتِنَا فَكَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ (81)
و آیات خود را (توسط پیغمبر شان) برای ایشان فرستادیم ولی آنان روی گردان بودند
وَكَانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا آمِنِينَ (82)
و از کوه‌ها خانه‌ها می‌تراشیدند که همیشه در امان باشند
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ (83)
پس صبحدم آواز سخت و مرگبار آنها را فراگرفت
فَمَا أَغْنَىٰ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ (84)
پس آنچه کسب می‌کردند (عذاب الهی را) از ایشان دفع نکرد
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ ۗ وَإِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ ۖ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ (85)
و ما آسمان‌ها و زمین و آنچه را که در بین آندو است جز به حق نه آفریدیم و البته قیامت آمدنی است پس (فعلا) به طريقۀ خوب از آنها در گذر (بدون انتقام گرفتن)
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ (86)
چون پروردگارت همان آفریدگار داناست
وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ (87)
و البته سبع المثانی (هفت آیت سورۀ الفاتحه که در نمازها مکرر تلاوت می‌شود) و قرآن بزرگ را به تو دادیم
لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ (88)
و چشمانت را به آنچه که گروه‌هایی از آنان را از آن بهره‌مند ساخته‌ایم مدوز و بر آنان غمگین مشو و بال مهربانی خود را برای مؤمنان هموار کن
وَقُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ (89)
و بگو: یقینا من بیم دهندۀ آشکارم
كَمَا أَنزَلْنَا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ (90)
همان طور که (عذاب را) بر تقسیم کنندگان فرود آوردیم (شما را نیز از آن بیم می‌دهیم)
الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ (91)
آنانی که کتاب آسمانی را بخش بخش ساختند
فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ (92)
پس قسم به پروردگارت که البته از همۀ آنها خواهیم پرسید
عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ (93)
از آنچه می‌کردند
فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ (94)
پس آنچه را که به (دعوت و تبلیغ) آن امر می‌شوی، اعلان و آشکار کن و از مشرکان روی بگردان
إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ (95)
چون ما تو را از شر استهزا کنندگان کفایت کننده‌ایم
الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ ۚ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ (96)
آنانی که معبود دیگری را با الله قرار می‌دهند، پس به زودی (حقیقت را) خواهند دانست
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ (97)
و البته ما خوب می‌دانیم که سینۀ تو تنگ می‌شود به سبب آنچه می‌گویند
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ (98)
پس پروردگارت را به پاکی یاد کن و از سجده کنندگان (نماز گزاران) باش
وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ (99)
و پروردگارت را پرستش کن تا وقتی که یقین تو رسد (مرگ به سراغت بیاید)
❮ السورة السابقة السورة التـالية ❯

قراءة المزيد من سور القرآن الكريم :

1- الفاتحة2- البقرة3- آل عمران
4- النساء5- المائدة6- الأنعام
7- الأعراف8- الأنفال9- التوبة
10- يونس11- هود12- يوسف
13- الرعد14- إبراهيم15- الحجر
16- النحل17- الإسراء18- الكهف
19- مريم20- طه21- الأنبياء
22- الحج23- المؤمنون24- النور
25- الفرقان26- الشعراء27- النمل
28- القصص29- العنكبوت30- الروم
31- لقمان32- السجدة33- الأحزاب
34- سبأ35- فاطر36- يس
37- الصافات38- ص39- الزمر
40- غافر41- فصلت42- الشورى
43- الزخرف44- الدخان45- الجاثية
46- الأحقاف47- محمد48- الفتح
49- الحجرات50- ق51- الذاريات
52- الطور53- النجم54- القمر
55- الرحمن56- الواقعة57- الحديد
58- المجادلة59- الحشر60- الممتحنة
61- الصف62- الجمعة63- المنافقون
64- التغابن65- الطلاق66- التحريم
67- الملك68- القلم69- الحاقة
70- المعارج71- نوح72- الجن
73- المزمل74- المدثر75- القيامة
76- الإنسان77- المرسلات78- النبأ
79- النازعات80- عبس81- التكوير
82- الإنفطار83- المطففين84- الانشقاق
85- البروج86- الطارق87- الأعلى
88- الغاشية89- الفجر90- البلد
91- الشمس92- الليل93- الضحى
94- الشرح95- التين96- العلق
97- القدر98- البينة99- الزلزلة
100- العاديات101- القارعة102- التكاثر
103- العصر104- الهمزة105- الفيل
106- قريش107- الماعون108- الكوثر
109- الكافرون110- النصر111- المسد
112- الإخلاص113- الفلق114- الناس