قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ (1) به راستی که مؤمنان کامیاب و رستگار شدند |
الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ (2) آنانی که ایشان در نماز خود متواضع و ترسناکاند |
وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ (3) و آنانی که ایشان از (کار و سخن) بیهوده روی گرداناند |
وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ (4) و آنانی که ایشان زکات را میدهند |
وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ (5) و آنانی که ایشان شرمگاههای خود را (از حرام) نگاه میدارند |
إِلَّا عَلَىٰ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ (6) مگر بر همسران یا کنیزان خود، که در این صورت سزاوار ملامتی و (مجازات) نیستند |
فَمَنِ ابْتَغَىٰ وَرَاءَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْعَادُونَ (7) پس هر کس غیر از این را بجوید، پس ایشان همان تجاوز کنندگاناند |
وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ (8) و آنانی که ایشان امانتهای خود را و عهد خود را رعایت میکنند |
وَالَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ (9) و آنانی که ایشان بر نمازهای خود محافظت میکنند |
أُولَٰئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ (10) این گروه ایشان وارثاناند |
الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (11) آنانی که فردوس را به ارث میبرند، آنها در آن همیشهاند |
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ (12) و البته انسان (آدم) را از خلاصۀ از گِل آفریدیم |
ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ (13) باز او را (آدم را به اعتبار نسل وی) نطفۀ در قرارگاه استوار و محفوظ (رحم) قرار دادیم |
ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ ۚ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ (14) باز آن نطفه را به خون بسته تبدیل کردیم، پس آن خون بسته را به صورت پارۀ گوشت در آوردیم، پس آن پارۀ گوشت را استخوانها ساختیم، پس از آن استخوانها را با گوشت پوشانیدیم، باز او را به آفرینش دیگر (انسان زنده) آفریدیم، پس بسیار بزرگ است الله، بهترین آفرینندگان |
ثُمَّ إِنَّكُم بَعْدَ ذَٰلِكَ لَمَيِّتُونَ (15) باز شما بعد از این مراحل حتما میمیرید |
ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ تُبْعَثُونَ (16) باز شما روز قیامت برانگیخته خواهید شد |
وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ وَمَا كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِينَ (17) و البته بالای شما هفت راه (آسمان) آفریدیم، و ما هرگز از آفرینش غافل نبودهایم |
وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ ۖ وَإِنَّا عَلَىٰ ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ (18) و از آسمان آب را به اندازه فرود آوردیم و آن را در زمین جای دادیم. و همانا ما بر بردن آن تواناییم |
فَأَنشَأْنَا لَكُم بِهِ جَنَّاتٍ مِّن نَّخِيلٍ وَأَعْنَابٍ لَّكُمْ فِيهَا فَوَاكِهُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ (19) پس ما به وسیلۀ آن آب باغهایی از درختان خرما و انگور را برای شما ایجاد کردیم که برای شما در آنها میوههای بسیار است، و از آنها میخورید |
وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِن طُورِ سَيْنَاءَ تَنبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِّلْآكِلِينَ (20) و (همچنین با آن آب) درختی آفریدیم که در کوه طور سینا میروید (درخت زیتون و) روغن و طعام برای خورندگان است |
وَإِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً ۖ نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهَا وَلَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ (21) و البته برای شما در چهارپایان عبرت است که شما را از آنچه در شکم آنهاست مینوشانیم، و برای شما در آن منافع فراوان است و از آن میخورید |
وَعَلَيْهَا وَعَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ (22) و بر آنها و بر کشتیها حمل میشوید |
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ ۖ أَفَلَا تَتَّقُونَ (23) و البته نوح را بهسوی قومش فرستادیم پس گفت: ای قوم من! الله را بپرستید، شما هیچ معبود برحق غیر از الله ندارید. آیا (از عذاب الله و زوال نعمت او) نمیترسید؟ |
فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا هَٰذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُرِيدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً مَّا سَمِعْنَا بِهَٰذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ (24) پس اشراف و سرانی از قومش که کافر بودند، گفتند: این مرد مگر انسانی همچون شما نیست، میخواهد بر شما برتری یابد، اگر الله میخواست حتما فرشتهها را میفرستاد، ما چنین سخنی را از پدران پیشین خود نشنیدهایم |
إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّىٰ حِينٍ (25) (و نیز گفتند) او نیست مگر مردی که در او اثر جنون است، پس تا مدتی دربارۀ او انتظار بکشید |
قَالَ رَبِّ انصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ (26) (نوح) گفت: ای پروردگارم! مرا نصرت ده در قبال آنکه مرا تکذیب کردند |
فَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا فَإِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ ۙ فَاسْلُكْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ ۖ وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا ۖ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ (27) پس به او وحی فرستادیم که پیش چشم ما و وحی ما کشتی را بساز، پس وقتی فرمان ما رسید و تنور به فوران آمد، پس در آن از هر نوع حیوان، جفتی (نر و ماده) را سوار کن و خانواده ات را نیز سوار کن، مگر کسی از آنان که وعدۀ (حق) از پیش بر او مقرر شده است، و دربارۀ کسانی که ظلم کردهاند با من سخن مگو، زیرا آنان غرق شدنیاند |
فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنتَ وَمَن مَّعَكَ عَلَى الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (28) پس چون تو و همراهانت بر کشتی قرار گرفتید (سوار شدید) پس بگو: همه ستایشها مخصوص الله است که ما را از قوم ظالم نجات داد |
وَقُل رَّبِّ أَنزِلْنِي مُنزَلًا مُّبَارَكًا وَأَنتَ خَيْرُ الْمُنزِلِينَ (29) و (در وقت فرود آمدن) بگو: ای پروردگارم! مرا در جایی پر خیر و برکت فرود آور، و تو بهترین فرود آورندگانی |
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ وَإِن كُنَّا لَمُبْتَلِينَ (30) يقيناً در این (قصۀ نوح) البته نشانههایی است، و بدون شک (ما بندگان خود را) آزمایش کننده بودیم |
ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ (31) باز بعد از آنان قرنی دیگر را آفریدیم |
فَأَرْسَلْنَا فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ ۖ أَفَلَا تَتَّقُونَ (32) پس در میانشان پیغمبری از خودشان فرستادیم که (بگوید) تنها الله را بپرستید، زیرا جز او معبود به حقی ندارید. پس آیا (از شرک) پرهیز نمیکنید؟ |
وَقَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِلِقَاءِ الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَٰذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ (33) و اشراف قومش که کافر شده بودند و ملاقات روز آخرت را تکذیب نموده بودند و در زندگانی دنیا به آنان آسودگی داده بودیم، گفتند: این شخص جز انسانی مانند شما نیست، از آنچه شما میخورید، میخورد. و از آنچه شما مینوشید، مینوشد |
وَلَئِنْ أَطَعْتُم بَشَرًا مِّثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذًا لَّخَاسِرُونَ (34) و (به پیروان خود گفتند:) اگر از انسانی مانند خود اطاعت کنید در آن صورت حتما زیانکار خواهید بود |
أَيَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذَا مِتُّمْ وَكُنتُمْ تُرَابًا وَعِظَامًا أَنَّكُم مُّخْرَجُونَ (35) آیا به شما وعده میدهد که چون مردید و خاک و استخوان شدید باز شما (بار دیگر زنده میگردید و از قبرها) بیرون آورده خواهید شد؟ |
۞ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ (36) آنچه وعده داده میشوید، دور اندر دور است |
إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ (37) جز زندگانی این جهان ما (هیچ زندگی و حیاتی) وجود ندارد (گروهی از ما) زنده میشویم، و ما برانگیخته نخواهیم شد |
إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا وَمَا نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِينَ (38) و او جز مردی نیست که بر الله دروغ بسته است و ما تصدیق کننده او نیستیم |
قَالَ رَبِّ انصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ (39) گفت: ای پروردگارم! به سبب اینکه مرا دروغگوی شمردند، نصرتم ده |
قَالَ عَمَّا قَلِيلٍ لَّيُصْبِحُنَّ نَادِمِينَ (40) الله فرمود: بعد از مدت اندک (از کفر و عنادشان) سخت پشیمان خواهند شد |
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْنَاهُمْ غُثَاءً ۚ فَبُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (41) پس ناگهان صدای بلند (و مرگبار) نظر به وعدۀ راست، ایشان را فرا گرفت، پس آنان را (مانند) خس و خاشاک (که سیل بر روی آب حمل میکند) گردانیدیم، پس دوری و هلاکت باد بر قوم ظالم |
ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قُرُونًا آخَرِينَ (42) باز بعد از ایشان نسلهای (امتهای) دیگر را آفریدیم |
مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ (43) هیچ امتی نه از اجل مقرر خود سبقت میکند و نه پس میماند |
ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَىٰ ۖ كُلَّ مَا جَاءَ أُمَّةً رَّسُولُهَا كَذَّبُوهُ ۚ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُم بَعْضًا وَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ ۚ فَبُعْدًا لِّقَوْمٍ لَّا يُؤْمِنُونَ (44) باز پیغمبران خود را یکی پس از دیگری فرستادیم، هرگاه پیغمبری برای (هدایت) امتی آمد، او را تکذیب کردند، ما هم یکی را (در هلاکت) تابع دیگری گردانیدیم و (به دیار نیستی فرستادیم و داستان عذاب) آنان را (برای مردم) افسانه ساختیم. پس دوری و هلاکت باد بر قومی که ایمان نمیآورند |
ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ (45) باز موسی و برادرش هارون را با معجزهها و دلایل روشن خود فرستادیم |
إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا عَالِينَ (46) بهسوی فرعون و سران قوم او، ولی آنان تكبر ورزیدند و قوم سرکش و متکبر بودند |
فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ (47) پس گفتند: آیا به دو انسانی که مانند خود ما هستند ایمان آوریم، حال آنکه قوم آنها بندگان (خدمتگذاران) ما هستند؟ |
فَكَذَّبُوهُمَا فَكَانُوا مِنَ الْمُهْلَكِينَ (48) در نتیجه، آن دو (موسی و هارون) را تکذیب کردند، پس از جملۀ هلاک شدگان گشتند |
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ (49) و يقينا به موسی کتاب (تورات) دادیم تا راهیاب گردند |
وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ آيَةً وَآوَيْنَاهُمَا إِلَىٰ رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِينٍ (50) و پسر مریم و مادرش را آیتی گردانیدیم. و آن دو را در زمین بلند جای دادیم که برخوردار از آب روان و محل آرامی بود |
يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا ۖ إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ (51) ای پیغمبران! از چیزهای پاکیزه و حلال بخورید و کارهای نیک کنید، يقينا من به آنچه انجام میدهید، دانا هستم |
وَإِنَّ هَٰذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ (52) در حقیقت این امت شما، امت یگانه است و من پروردگار شما هستم، پس تنها از من بترسید |
فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ زُبُرًا ۖ كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ (53) (اما مردم) کار دین خود را در میان خود پراگنده ساختند. و هر گروه به آنچه نزد آنهاست (در حالیکه آن را از خود وضع کردهاند) شادمان هستند |
فَذَرْهُمْ فِي غَمْرَتِهِمْ حَتَّىٰ حِينٍ (54) پس آنان را تا مدتی در جهل و گمراهی که در آن غرقند، بگذار |
أَيَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ مِن مَّالٍ وَبَنِينَ (55) آیا میپندارند که آنچه از مال و فرزندان به آنان مدد میکنیم، |
نُسَارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْرَاتِ ۚ بَل لَّا يَشْعُرُونَ (56) (به خاطر آن است که) ما به نفعشان شتاب میکنیم؟! نه، بلکه نمیفهمند (که ما ایشان را به تدریج میگیریم) |
إِنَّ الَّذِينَ هُم مِّنْ خَشْيَةِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ (57) بیگمان آنان که ایشان از ترس پروردگارشان هراساناند |
وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ (58) و آنان که ایشان به آیات پروردگار خویش ایمان میآورند |
وَالَّذِينَ هُم بِرَبِّهِمْ لَا يُشْرِكُونَ (59) و آنان که ایشان به پروردگار خویش شریک مقرر نمیکنند |
وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَىٰ رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ (60) و آنان که ایشان آنچه را باید (در راه الله) بدهند، میدهند. در حالیکه دلهایشان ترسان است از اینکه بهسوی پروردگارشان باز میگردند |
أُولَٰئِكَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ (61) آناناند که برای کارهای نیک میشتابند و آنان در انجام آن پیشتازاند |
وَلَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۖ وَلَدَيْنَا كِتَابٌ يَنطِقُ بِالْحَقِّ ۚ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ (62) و هیچ کس را مکلف نمیسازیم مگر به قدر توانش. و نزد ما کتابی است که به حق سخن میگوید و به آنان هیچ ظلم کرده نمیشود |
بَلْ قُلُوبُهُمْ فِي غَمْرَةٍ مِّنْ هَٰذَا وَلَهُمْ أَعْمَالٌ مِّن دُونِ ذَٰلِكَ هُمْ لَهَا عَامِلُونَ (63) بلکه دلهایشان از این (قرآن) در غفلت غرق است و آنان غیر از این (کار زشت) کارهای زشت دیگری دارند که انجام دهندۀ آنند |
حَتَّىٰ إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَفِيهِم بِالْعَذَابِ إِذَا هُمْ يَجْأَرُونَ (64) (آنها در غفلتاند) تا آن که خوشگذرانان ایشان را به عذاب گرفتار میکنیم، پس ناگهان شور و فریاد میکنند |
لَا تَجْأَرُوا الْيَوْمَ ۖ إِنَّكُم مِّنَّا لَا تُنصَرُونَ (65) (به آنها گفته میشود) امروز شور و فریاد نکنید، چون شما از جانب ما قطعا یاری و مدد نمیشود |
قَدْ كَانَتْ آيَاتِي تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فَكُنتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ تَنكِصُونَ (66) (زیرا) آيات من بر شما خوانده میشد، ولی شما بر عقب تان باز میگشتید |
مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ سَامِرًا تَهْجُرُونَ (67) در حالیکه بر مردم (به سبب متولی بودن خانۀ کعبه) تکبر میورزیدید، شبها (در جلسات خود) در بارۀ قرآن بدگویی میکردید |
أَفَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُم مَّا لَمْ يَأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِينَ (68) آیا در این سخن تدبر نکردند، یا چیزی برایشان آمده که برای پدران پیشین آنها نیامده بود؟ |
أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنكِرُونَ (69) و یا اینکه پیغمبر خود را نشناختند، پس به این سبب او را انکار میکنند؟ |
أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ ۚ بَلْ جَاءَهُم بِالْحَقِّ وَأَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ (70) یا میگویند: او دیوانه است؟ (نه، چنین نیست) بلکه او حق را برایشان آورده است. لیکن بیشترشان حق را دوست ندارند |
وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ ۚ بَلْ أَتَيْنَاهُم بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَن ذِكْرِهِم مُّعْرِضُونَ (71) و اگر حق از هوی و هوسهایشان پیروی میکرد، حتما آسمانها و زمین و هر که در آنهاست، تباه میشد. بلکه پند و عبرتشان را بر آنها آوردهایم، اما آنان از پند و نصیحتنامه خود روی گرداناند |
أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجًا فَخَرَاجُ رَبِّكَ خَيْرٌ ۖ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (72) یا از آنان مزد میطلبی؟ پس رزق و مزد پروردگارت بهتر است. و او بهترین روزی دهندگان است |
وَإِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ (73) (حال آنکه) به يقين تو آنها را به راه راست میخوانی |
وَإِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ (74) و یقینا کسانی که به آخرت ایمان نمیآورند، از راه راست (به راههای گمراهی) منحرف شدهاند |
۞ وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَكَشَفْنَا مَا بِهِم مِّن ضُرٍّ لَّلَجُّوا فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ (75) و اگر بر آنها رحم کنیم و رنج و سختی که به آنان رسیده (از آنان) برطرف سازیم، باز هم حیران و سرگردان در سرکشی و طغیان خود پا فشاری میکنند |
وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَكَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا يَتَضَرَّعُونَ (76) و البته آنان را به عذاب گرفتار کردیم، ولی برای پروردگارشان نه فروتنی و عاجزی کردند و نه به زاری افتادند |
حَتَّىٰ إِذَا فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِيدٍ إِذَا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ (77) تا آن که دری از عذاب شدید بر آنان گشودیم، ناگهان در آن عذاب، ناامید (از نجات) شدند |
وَهُوَ الَّذِي أَنشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ ۚ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ (78) و او ذاتی است که برای شما گوش و چشمها و دلها را آفرید، اما چه اندک شکر میگذارید |
وَهُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَإِلَيْهِ تُحْشَرُونَ (79) و او ذاتی است که شما را در زمین منتشر و پراگنده ساخت. و بهسوی او محشور خواهید شد |
وَهُوَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ وَلَهُ اخْتِلَافُ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ (80) و او ذاتی است که زنده میکند و میمیراند، و اختلاف شب و روز از (فرمان) اوست. آیا نمیفهمید؟ |
بَلْ قَالُوا مِثْلَ مَا قَالَ الْأَوَّلُونَ (81) بلکه (کفار مکه) گفتند مانند آنچه پیشینیان گفته بودند |
قَالُوا أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ (82) گفتند: آیا چون بمیریم و خاک و استخوانهایی چند شویم، آیا برانگیخته خواهیم شد؟ |
لَقَدْ وُعِدْنَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا هَٰذَا مِن قَبْلُ إِنْ هَٰذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ (83) البته این وعده به ما، و در گذشته به پدران ما (نیز) داده شده است، اما این، چیزی جز افسانههای پیشینیان نیست |
قُل لِّمَنِ الْأَرْضُ وَمَن فِيهَا إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ (84) بگو: زمین و کسانی که در آن هستند در تصرف کیست؟ اگر میدانید |
سَيَقُولُونَ لِلَّهِ ۚ قُلْ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ (85) زودا که گویند: همه (از الله و) در تصرف الله است. بگو: آیا پند نمیگیرید؟ |
قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ (86) بگو: پروردگار آسمانهای هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ کیست؟ |
سَيَقُولُونَ لِلَّهِ ۚ قُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ (87) خواهند گفت: این همه از الله است. بگو: پس چرا پرهیزگار نمیشوید؟ |
قُلْ مَن بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيْهِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ (88) بگو: کیست آن که پادشاهی هر چیزی در دست اوست؟ و او ذاتی است که پناه میدهد، و در برابر (عذاب) او (به کسی) پناه داده نمیشود، اگر میدانید |
سَيَقُولُونَ لِلَّهِ ۚ قُلْ فَأَنَّىٰ تُسْحَرُونَ (89) زودا که گویند: همه (از الله و) در تصرف الله است. بگو: پس از کجا فریب داده میشوید (مانند افسون شده)؟ |
بَلْ أَتَيْنَاهُم بِالْحَقِّ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ (90) بلکه حق را برای آنها آوردهایم، و البته آنان دروغگو هستند |
مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَٰهٍ ۚ إِذًا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَٰهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ (91) الله هیچ فرزندی نگرفته است و هیچ معبودی با او نبوده است، (اگر چنین میبود) هر معبودی آنچه را آفریده بود، با خود میبرد، و حتما بعضی از آنان بر بعضی دیگر غالب میشدند، (لذا) منزه و پاک است الله از آنچه (کافران در حق او) وصف میکنند |
عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ (92) (الله) دانای پنهان و آشکار است، پس برتر است الله از آنچه مشرکین با او شریک مقرر میکنند |
قُل رَّبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي مَا يُوعَدُونَ (93) بگو: ای پروردگارم! اگر آنچه را که به آنان وعده داده شده است به من نشان دهی |
رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (94) ای پروردگارم! پس مرا (در آن وقت) در جملۀ قوم ظالم قرار مده |
وَإِنَّا عَلَىٰ أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ (95) و به راستی ما بر آن تواناییم که آنچه را به آنان وعده میدهیم، به تو نشان دهیم |
ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ ۚ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ (96) بدی را به روشی که آن بهتر است دفع کن، ما به آنچه وصف میکنند داناتریم |
وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ (97) و بگو: ای پروردگارم! از وسوسههای شیاطین به تو پناه میبرم |
وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَن يَحْضُرُونِ (98) و (ای پروردگارم) از این که شیاطین پیش من حاضر شوند، به تو پناه میبرم |
حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ (99) تا آن که مرگ بهسوی یکی از آنان آید، گوید: ای پروردگارم! مرا (به دنیا) باز گردانید |
لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ ۚ كَلَّا ۚ إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا ۖ وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ (100) تا در سرایی که (فرصتها را) از دست داده بودم، کار نیک انجام دهم. نه، هرگز! چون آن سخنی است که او گویندۀ آن (تنها بر زبان) است، و پیش روی آنها حایلی است تا روزی که برانگیخته شوند |
فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ (101) پس چون در صور دمیده شود، پس هیچگونه نسبت قرابت در میانشان نمیماند و (در آن روز) از یکدیگر نمیپرسند |
فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (102) پس کسانی که میزان اعمال نیکشان سنگین باشد، پس این گروه، ایشان نجات یافتهگاناند |
وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خَالِدُونَ (103) و کسانی که کفّۀ اعمال نیکشان سبک باشد، اینان خویشتن را خساره مند نمودهاند، و در جهنم همیشه خواهند ماند |
تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِيهَا كَالِحُونَ (104) و آتش دوزخ چهرههایشان را میسوزاند، و آنها در آنجا غمگین و ترش رویاند |
أَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فَكُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ (105) آیا آیات من بر شما خوانده نمیشد، ولی شما آنها را دروغ میپنداشتید؟ |
قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْمًا ضَالِّينَ (106) میگویند: ای پروردگار ما! بدبختی (لذتها و شهوات) ما بر ما غالب شد، و مردم گمراه بودیم |
رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ (107) ای پروردگار ما! ما را از این جا بیرون کن، پس اگر باز (به سوی کفر و شرک) برگشتیم، پس در این صورت ظالم خواهیم بود |
قَالَ اخْسَئُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ (108) (الله) فرماید: با ذلت و رسوایی داخل شوید و با من سخن نگویید |
إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ (109) چون گروهی از بندگان من میگفتند: ای پروردگار ما! ایمان آوردیم، پس ما را بیامرز و به ما رحم کن، و تو بهترین رحم کنندگانی |
فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّىٰ أَنسَوْكُمْ ذِكْرِي وَكُنتُم مِّنْهُمْ تَضْحَكُونَ (110) پس شما آنها را به تمسخر گرفتید، تا جایی (که غافل شدید و) ذکر و عبادت مرا از یادتان برد، و شما بر آنان (بندگان مخلص من) میخندیدید |
إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ (111) البته من هم امروز به سبب صبرشان (در برابر اذیت و تمسخر شما) به آنان این طور پاداش دادم و تنها آنان رستگاراناند |
قَالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ (112) (الله از ایشان میپرسد:) چه مدت، به عدد سالها در روی زمین ماندید؟ |
قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَاسْأَلِ الْعَادِّينَ (113) (در جواب) گویند: یک روز یا بخشی از یک روز ماندیم، پس از شمارکنندگان بپرس |
قَالَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا ۖ لَّوْ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَعْلَمُونَ (114) الله میفرماید: جز اندکی درنگ نکردید، کاش شما میدانستید |
أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ (115) آیا پنداشتید که شما را بیهوده آفریدهایم، و این که بهسوی ما بازگردانده نمیشوید؟ |
فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ (116) پس برتر است الله (از این که جهان را بیهوده خلق کند و او) پادشاه برحق است، هیچ معبودی برحق غير از او نیست، اوست پروردگار عرش بزرگ گرامی |
وَمَن يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِندَ رَبِّهِ ۚ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ (117) و هر کس با الله معبود دیگری را بخواند که هیچ دلیلی بر حقانیت آن ندارد. پس حساب او تنها با الله است. يقينا کافران رستگار نمیشوند |
وَقُل رَّبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ (118) و بگو: پروردگارم! (مرا) بیامرز و (بر من) رحم کن، زیرا تو بهترین رحم کنندگانی |